ژئوپلیتیک نوعی نگاه

ژئوپلیتیک نوعی یک نگاه
اپیزود 1
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
13:56 00:00

رادیو پنجاه و یک شماره‌ یک ژئوپلیتیک نوعی نگاه. رادیو پنجاه و یک یعنی محل تلاقی جغرافیا قدرت و سیاست بی هیچ نگاه جانب دارانه از قدرتی سیاسی. با سلام و درودهای فراوان به همه‌ی کسانی که به این پادکست گوش میدن و امیدوارم موضوع و محتوایی که خدمتشون ارائه میشه مورد پسند واقع بشه و این بهانه‌ای باشه برای دنبال کردن بقیه‌ی این سلسله پادکست‌ها در آینده. موضوع اصلی این پادکست ژئوپلیتیکه,ژئوپلیتیک در یک برداشت چیزی نیست جز یک جور نگاه به دنیا,نگاهی که تلاش داره ارتباط بین قدرت,جغرافیا و تنوع فرهنگی رو توضیح بده. ژئوپلیتیک به یه اعتبار در همه‌ی حوزه‌های زندگی اعم از خصوصی و عمومی حضور داره و با نگاه به جغرافیا حرکت و جابه‌جایی انسان در جهان رو سعی می‌کنه نشون بده و دنبال کنه.گاهی ممکنه درمکان‌های قوی‌تر حس بشه و یه جاهایی نه,وهمیشه هم یه جورایی محتوای پیچیده داره ولی اگه بخوام از ژئوپلیتیک علی رغم همه‌ی دیده‌ها و تعاریف متفاوت و همونطور که گفتم پیچیده در یک جمله تعریفی به دست بدم اون تعریف اینجوری خواهد بود: ژئوپلیتیک یعنی مطالعه و بررسی قدرت و تقسیم آن در جهان.پس می‌تونیم با توجه به این چارچوب اینجوری بگیم: ژئوپلیتیک به ما کمک می‌کنه که دنیا رو بهتر درک کنیم زیرا ما مردم نیاز داریم با دنبال کردن امور سیاسی و اقتصادی جهان بتونیم از اجماع و ارتباطات بین‌المللی در مواردی و جداسری دولت ها در دیگر موارد در حد توانمون سر در بیاریم. طبیعیست ژئوپلیتیک هم مثل هر نظریه دیگه‌ای نظریه‌ پردازانی داره و درنهایت کاربرانی که از اون نظریه‌ها استفاده می‌برند. پل‌ی های زیادی با زاویه‌های دید نسبتا متنوعی درباره‌ی ژئوپلیتیک تبیین شده که سعی می‌کنم حداقل به طور مختصر به برخی از مهم‌ترین‌هاش و نظریه‌پردازان عموم و یک تاریخ مختصری از موضوع یعنی ژئوپلیتیک در این برنامه بپردازیم و در برنامه‌های آینده به تفصیل درباره‌ی این نظریه, این نظریه‌ها باید بگم صحبت خواهیم کرد و چنانچه وقت اجازه‌ داد به نظریه‌ها و نظریه پردازان دیگه‌ای هم خواهیم پرداخت به خصوص حوزه‌های ژئوپلیتیک ایران و اونچه که آقای موحدین مصباحی استراتژیست ایرانی از آن به عنوان تنها یه استراتژی‌ نام میبره و اما معروفترین نظریه ها,یکی از این نظریه‌ها نظریه‌ی قدرت دریاییه که توسط آدمیرال آلفرد ماهان افسر نیروی دریایی آمریکا در سال هزار و هشتصد و نود ارائه شده نظریه‌ی قدرت دریایی. هسته‌ی مرکزی این نظریه تاکید داره روی کنترل سیاسی دریاها و تاثیر یک نیروی دریایی قوی بر روی سیاست خارجی دولت. با بکارگیری این نظریه دولت‌های پی‌درپی در آمریکا تونستن این کشور رو از یک قدرت بی اهمیت دریایی به قوی‌ترین نیروی دریایی تاریخ بشر تبدیل کند. نظریه‌ی مهم دیگه نظریه‌ی هارتلنده که توسط هالفورد مکیندر جغرافی دان,سیاست‌مدار انگلیسی ارائه شده.مکیندر در شب بیست و پنج ژانویه‌ی هزار و نهصد و چهار تو انجمن سلطنتی جغرافیا درلندن مقاله‌ای ارائه داد به نام جیو پریتیکول پرت اف استری که  چرخش جغرافیایی تاریخ میشه ترجمش کرد.از این مقاله بعدها تئوری هارتلند بر اومد که بر اساس اون مکیندر آسیا اروپا و آفریقا را بزرگترین جزیره‌ی جهان نامید و مناطقی از این جزیره بزرگ رو هارتلند اسم گذاشت. مرکز ثقل یا هارتلند این جزیره بزرگ شامل روسیه از رو دبرنا تا رودخانه‌ی یانگ سه در چین از قطب شمال تا هیمالیا و همه‌ی سرزمین‌هایی که در این محدوده قرار دارند به خصوص آسیای میانه.مکیندر بیان  معروفی داره که ترجمش اینه, هرکسی در اروپای شرقی حاکم باشه فرمانروای هارتلنده هرکسی بر هارتلند حاکم بشه فرمانروای جزیره‌ی جهانیه و هرکسی حاکم بر جزیره‌ی جهانی باشه فرمانروای جهانه.نظریه ی دیگه ای که با انتقاد از نظریه‌ی هارتلند توسط یک آمریکایی هلندی تبار به نام نیکولاس اسپایکمن که استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه دیگه ای بود شکل گرفته و ارائه شده و اون تئوری اسمش ریملنده که به فارسی نه چندان دقیق میشه گفت نظریه‌ی سرزمین‌های کرانه به نظر اسپایکمن ژئوپلیتیک یعنی برنامه‌ریزی برای سیاست‌های امنیتی یک کشور بر اساس فاکتورهای جغرافیاییش او معتقد بود و فکر می‌کرد که کرانه‌های ساحلی اوراسیا مهم‌تر از محدوده‌ی آسیایه میانست که هارتلند بهش میگه.یکی دیگر از نظریه‌های پایه‌ای ژئوپلیتیک نظریه‌ی فضای حیاتیه که توسط فردریش راتسل که عده ای اون رو بنیانگذار مکتب ژئوپلیتیک میدونن ارائه شده, هرچند که این واژه اولین بار توسط یک نماینده‌ی مجلس و استاد دانشگاه سوئد برای توصیف مرزهای کشورش به کار برده شد. راتسل در سال هزار و هشتصد و شصت و هشت  وارد ارتش روس شد و دو بار در جنگ و فرانسه و روسیه زخمی‌ شد او تحت تاثیر نظریه‌ی تکامل به نوعی داروینیسم اجتماعی گرایش پیدا کرد, معتقد بود کشور مثل موجود زنده است و نیاز به فضای جغرافیایی داره فضای حیاتی  فضای رشد یک کشوره طبق نظریه ی راتسل.با توجه به این نظریه یعنی رشد مداوم کشور مرزهای بین‌المللی نمی‌تونن دائمی باشند. راتسل معتقد بود در درگیری بین کشورهای کوچک و بزرگ بزرگ ها پیروز میشن و کره‌ زمین به چند کشور بسیار وسیع و مقتدر تقسیم خواهد شد و این کشورها به نوبت برای تسلط بر جهان با هم خواهند جنگید. بالونس اف پاور یا نظریه‌ی توازن قوا, در مکتب رئالیستی روابط بین‌الملل معروف‌ترین شخصیتش در این زمینه هانکس مورگنتا که در آلمان دنیا آمده بود و در سال هزار و نهصد و هشتاد در نیویورک فوت کرد او دانش‌آموخته روابط بین‌الملل بود در دانشگاه‌های مونیخ فرانکفورت و برلین و دکترای مطالعات بین الملل از دانشگاه ژنو. او یکی از پایه‌ریزان و مدافع تئوری موازنه قوا بود. بر اساس این نظریه قدرت و سیاست بین المل چیزی نیست جز تلاش در جهت کسب قدرت بیشتر و کاهش قدرت رقیب, مورگنتا معتقد بود که همه‌ی کشورها دائما سعی می‌کنن اهداف و منافع ملی شون رو از طریق کاربرد قوای نظامی به دست بیارن این یک پیکار پیگرانست که کشورها برای جلوگیری از تسلط دیگران برخودشون با اون درگیرن, پس برای ایجاد توازن او معتقد بود که در سیستم روابط بین‌الملل باید یک قدرت متوازن کننده برای  تزبین ثبات بین‌المللی وجود داشته باشه. با این توضیحات اگه بخوام یه تاریخ علمی برای پیدایش دانش ژئوپلیتیک قائل بشیم همانطور که عرض کردم باید با کتاب دریادار آلفرد ماهان تاثیر نیروی دریایی بر تاریخ که در سال هزار و هشتصد و نود در بستون و در ایالت ماساچوست در آمریکا نوشته باید شروع کنیم بوته این کتاب اسمی از ژئوپلیتیک نمی‌بره ولی مضمونش معرف این موضوعه. واژه‌ی ژئوپلیتیک توسط آقای رودل کییرن سیاست مدار سوئدی برای اولین بار در سال هزار و هشتصد و نود و نه یعنی نه سال بعد از چاپ کتاب ماهان  برای اولین بار به اصطلاح ای واژه متولد میشه. به هر حال ژئوپلیتیک در اوایل قرن بیستم تا پایان جنگ جهانی دوم رشد چشمگیری داشته. نظریه‌های قدرت دریایی همانطور که اشاره کردم توسط ماهان و هارتلند مکیندر در این دوره شکل گرفتند. بست و  توسعه‌ی فضای حیاتی توسط ژنرال جغرافیدان و استاد دانشگاه مونیخ کارل هاسوفر تحت تاثیر افکار مکیندر و فردیش راتسل دراین دوره ارائه شده. شکست آلمان در جنگ جهانی دوم باعث به حاشیه رانده شدن ژئوپلیتیک به مدت سی و پنج سال شد تا در دهه‌ی هفتاد دوباره وارد ادبیات سیاسی جهان بشه. در پایان این مقدمه‌ی کوتاه جا داره از تمامی اساتیدی که طی سالیان دراز افتخار شاگردیشون رو داشتم تشکر کنم هر چند که ذکر نام پرافتخارشون در این مختصر میسر نیست و امیدوارم راهی براش در آینده پیدا کنم.

Radio51_Admin وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *