نظریه بازدارندگی

نظریه بازدارندگی
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
16:05 00:00

رادیو پنجاه و یک شماره‌ شش نظریه‌ بازدارندگی.رادیو پنجاه و یک تحلیل میکنه که هنوز جغرافیا مهمه و این فناوری های جدید و اقتصاد میتونه یک جغرافیای ناچیز رو به بازیگری بزرگ تبدیل کنه.نظریه‌ی بازدارندگی یا کانتری منت.در پادکست شماره پنج اشاره‌ کوتاهی داشتم به این نظریه و حالا به تفسیر دربارش صحبت خواهیم کرد.در ابتدا بگم که بنیان این نظریه بر یک تلگرام هشت هزار کلمه‌ای استواره,این به نظرم همون طولانی‌ترین تلگرام جهانه,شاید بعضی از شماها داستان این تلگرام و بدونید,سعی میکنم خلاصه‌ای از اونو براتون تعریف کنم و بعد بپردازیم به اصل تئوری.پس بذارید از خود نظریه پردازش شروع کنیم.جورج کنان متولد هزار و نهصد و چهاردر ایالت ویسکانسین هست و در سن صد و یک سالگی در ایالت نیوجرسی آمریکا درگذشت.او یکی از نامدارترین دیپلمات‌ها و نظریه‌پرداز سیاست خارجی آمریکاست که هم در دولت ترومن و هم در دولت کندی خدمت کرده.مادرش رو وقتی نوزاد بود از دست داد و با نا مادریش و پدرش رابطه خوبی نداشت.دانش‌آموخته تاریخ و حقوق بود و پست‌های بسیار متفاوتی در سفارتخانه‌های آمریکا در پرتغال چکسلواکی آلمان انگلیس و غیره داشت.ولی مهمترین  پستی که داشت قبل از البته بازگشت مجددش به وزارت خارجه در واشینگتن پست معاونت سفیر آمریکا در مسکو در سال هزار و نهصد و چهل و شیش یعنی یک سال بعد از جنگ جهانی دوم,که در پاسخ سوال وزارت خزانه‌ داری آمریکا درباره‌ی دلیل عدم تمایل شوروی به حمایت از بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول نوشت.اون تلگرام معروف اون تلگرام معروف هشت هزار کلمه‌ای که بعضیا میگن پنج هزار و پانصد کلمه هست به وزیر خزانه‌ داری وقت آمریکا ارسال شد و بعضی نکات مهم اون تلگرام رو که بعدها در مقاله‌ای به نام بنیادهای سلوک شوروی در مجله‌ی فارانافیکس با اسم مستغار آقای ایکس چاپ کرد به تفصیل توضیح داد که به بعضی نکات برجستش  اشاره میکنم. اون میگه:عمق رفتار روان پریشانه کرملین درباره‌ی اموربین‌المللی رفتار غریزی و سنتی روس ها درباره‌ی احساس عدم امنیت است.بعد از انقلاب روسیه به این حس هراس,ایدئولوژی کمونیستی و یک جور مخفی‌کاری اورینتال و تئوری توطعه هم اضافه شده. به نظر کنان رفتار جهانی شوروی عمدتا بستگی به نیازیه که استالین در عرصه‌ی داخلی داره.اون اضافه میکنه که استالین نیاز داشت به یک دشمن جهانی که بتونه حکومت اقتدارگراشو توجیه کنه.و راه حلی که کنان ارائه کرد این بود که به جای اینکه منتظر باشیم تا شوروی‌ها نرم بشن باید موسسات غربی رو تقویت کرد که در مقابل شوروی شکننده نباشند.او در اون مقاله‌ای که با اسم مستعار آقای ایکس نوشت نظراتش درباره‌ی بازدارندگی یا مهار شوروی اینگونه توضیح میده:فشار شوروی‌ها باید با استفاده‌ ماهرانه از فشار متقابل و مدام جغرافیایی و سیاسی پاسخ داده بشه.این نوشته‌ها نظر وزیر نیروی دریایی وقت آمریکا که مشوق سیاست مقابله‌ی متقابل بود رو جلب کرد و از او خواست که به واشنگتن برگرده و پست معاون اول امور خارجی در دانشگاه جنگ رو به او پیشنهاد کرد.در این میان در سال هزار و نهصد و چهل و هفت ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا از کنگره تقاضا کرد بودجه‌ی لازمه رو برای اجرای (دکترین ترومن) که نبرد با کمونیسم نام گرفته بود در اختیار دولت وی قرار بده.حالا این چه ربطی به قضیه تلگرام داره؟اینجاش وقتی معلوم شد آقای ایکس همون جورج کنانه تحلیلگران سیاسی رو به این نتیجه رسوند که این در حقیقت یک مدرک رسمی دولت ترومن در ارتباط با سیاست آمریکا در مقابل شورویه,این برداشت تحلیل گرها بود.هسته اصلی دکترین ترومن که نوعی برداشت از سیاست بازدارندگی جورج کلانه این بود که آمریکا باید از نفوذ و گسترش ژئوپلیتیکی شوروی جلوگیری و در مقابل اون ایستادگی کنه.این سیاست بازدارندگی با دو طرح کمک اقتصادی سیاسی معروف برای اروپا و آسیا شروع شد یکی طرح مارشال برای اروپا و برای کشورهای در حال توسعه اصل چها ترومن.پس اجازه بدید چند کلمه‌ای درباره‌ی این دو برنامه‌ی اقتصادی سیاسی نظامی که در چهارچوب تئوری کانتری منت میشینه خدمتتون عرض بکنم. طرح مارشال یه ژنرال سابق و وزیر خارجه بعدی آقای جرج مارشال بود.او که در سال هزار و هشتصد و هشتاد در ایالت پنسیلوانیا به دنیا آمده بود در سال هزار و نهصد و پنجاه و نه در واشنگتن درگذشت.آقای مارشال فرمانده نیروهای نظامی آمریکا در سال‌های هزار و نهصد و سی و نه تا چهل و پنج بود و پس از پایان جنگ به مدت دو سال وزیر خارجه و یک سال وزیر دفاع آمریکا بود و در سال هزار و نهصد و پنجاه و سه یعنی هزار و سیصد و سی و دو جایزه صلح نوبل رو هم دریافت کرد.برنامه‌ی بازسازی اروپا این نام اصلی اون چیزیه که بهش میگن طرح مارشال,ایده‌ی خود آقای مارشال بود,در سال هزار و نهصد و چهلو هشت این برنامه به تصویب کنگره رسید و طبق مصوبه کنگره قرار شد مبلغ دوازده میلیون دلار که امروز چیزی حدود صد و بیست و هشت میلیون میشه با توجه به جمعیت و توان تولید صنعتی در اختیار کشورهای غربی قرار بگیره.متحدین آمریکا بیشترین درصد رو گرفتن مثلا انگلیس بیست و شیش درصد گرفت و آلمان که مقابل آمریکا بود یازده درصد,شوروی با این طرح مخالفت کردند کشورهای ویران شده اروپای شرقی مثل لهستان و مجارستان چیزی ندارن و اما برنامه‌ی اصل چهار ترومن:عنوان اصل چهار از اونجا اومد که هر ترومن در سخنرانی که در مراسم تحلیف خودش ارائه داد که در حقیقت در بیست ژانویه‌ هزار و نهصد و چهل و نه بود از چهارمین هدف سیاست خارجیش حرف زد چهارمین هدف سیاست خارجی و این برنامه به همون اصل چهار معروف شد  که عنوان رسمیش (برنامه‌ی کمک‌های تکنیکی به کشورهای در حال توسعه است)اگر از عنوان رسمی و جملات شیرین این سخنرانی بگذریم هدف اصلیش همونطور که از تلگرام معروف جورج کنان و مقاله‌ی آقای ایکس فهمیدیم جلوگیری از پیشروی شوروی در کشورهای پیرامونش بود.ترومن  خودش اینجوری برنامه رو فرموله میکنه:تبلیغات کمونیستی ادعا میکند که ملت‌های آزاد قادر به ایجاد استاندارد زندگی قابل قبول برای میلیونها مردم در کشورهای توسعه نیافته نیستند برنامه اصل چهار یکی از راه‌های افشای این ادعای دروغین است پایان نقل قول.این برنامه در اکتبر هزار و نهصد و پنجاه به تصویب کنگره رسید و بعد از سقوط مصدق با جدیت تمام در ایران دنبال‌ شد.یکی  دیگه از اهداف مشخص این طرح در آسیای غربی یا همون جایی که به غلط به خاورمیانه معروفه واردات مواد اولیه استراتژیک به آمریکا بوده یعنی همون نفت,فضای سیاسی پس از جنگ,اوج گیری کمونیسم,نبود سرمایه گذاری از جانب بخش خصوصی و دولت به تدریج به این برنامه خاتمه داده.این و باید اینجا عرض کنم که کنان معتقد بود که مقابله با شوروی و کمونیسم راه حل نظامی نداره.این نکته در دکترین ترومن هم لحاظ شده او در دهه‌های پنجاه و شصت میلادی سیاستمداران آمریکایی رو به صبر و پیدا کردن راه حل درازمدت تشویق میکرد و از نظر او این راه‌ حل سد نفوذ یا همان بازدارندگی نظامی و سیاسی و اقتصادی است.کنان که روس شناس قدری بود اعتقاد داشت مشکلات شوروی ریشه در داخل همون کشور داره و آمریکا باید این ریشه‌ها را علنی کنه.او در نوشته‌ها به دفعات از کلمه‌ی فرستریت  یا به سطوح آمدگی استفاده میکنه.محدودیت نظامی اقتصادی مبنای تفکرات او با مخالفان ایدئولوژیک آمریکاست.همونطور که عرض شد ایده بازدارندگی کنان تبدیل به بنیان‌های سیاست خارجی دولت ترومن شد.تئوری بازدارندگی به راحتی وظیف تر شد و بحث‌های موافق و مخالف زیادی حول و حوشش شد مثلا,والتر فلیک من ستون نویس مجله‌ی جمهوری جدید و اولین کسی که کلمه‌ی جنگ سرد رو به کار گرفت به مقاله‌ی آقای ایکس به شدت حمله کرد و معتقد بود که نویسنده یعنی آقای کنان فرق بین منافع حیاتی و منافع حاشیه‌ای رو نمیدونه.اجازه بدید عبارتیکه خودش به کار برده بگم که معناش اینجا در ترجمه گم نشه.او از وایتل اینترس و پریفل اینترس در نرمش استفاده کرده.وایتل اینترس پریتل اینترس.البته باید این و اینجا بگم که در طرح مهار دفاع از مراکز نظامی صنعتی در مقابل پیشروی شوروی به هر قیمت به اصطلاح مطرح شده بود.این شامل اروپای غربی ژاپن و آمریکا میشد.یا مثلا جان فاستر دالس که از سال هزار و نهصد و پنجاه و سه تا سال هزار و نهصد و پنجاه و نه یعنی از سال هزار و سیصد و سی و دو تا هزار و سیصد و سی و هشت وزیر خارجه آیزنهاور بود و برادرش الندالس از هزار و نهصد و پنجاه و سه تا هزار و نهصد و شصت و یک یعنی هزار و سیصد و سی و دو تا هزار و سیصد و چهل  رئیس cia بود به یاد داشته باشید که کودتا علیه مصدق در سال هزار و سیصد و سی و دو اتفاق افتاد و این دو برادر نقش بالایی در این کودتا داشتند.بعد آقای جان فاستر دالس هنگامیکه کاندیدای جمهوری‌خواه ها برای ریاست جمهوری در سال هزار و نهصد و پنجاه و دو یعنی هزار و سیصد و سی و یک بود مشخصا گفت که سیاست‌خارجی آمریکا نباید براساس بازدارندگی باشه یعنی اون چیزی که آقای کنان میگه بلکه باید بر اساس بازگرداندن باشه و آزادسازی اروپای شرقی یا مثال دیگه‌ای که میتونم بزنم جانشین کنان در دفتر برنامه‌ ریزی‌های سیاسی وزارت امور خارجه آقای پال نیتسه از عبارتی جورج کنان استفاده کرد, این عبارت  یادتون باشه (کاربرد ماهرانه و هوشیارانه زور متقابل در تز مهارش,برداشتی که آقای نیسته ازش کرد یعنی استفاده از نیروی نظامی در مقابل شوروی حالا که همونطور که توضیح داده شد کنان شوروی رو یک تحلیل سیاسی میدونست و برای مقابله با اون کمک‌های اقتصادی یعنی همان طرح مارشال و اصل چهار و درنهایت استفاده از جنگ روانی رو توصیه میکرد.جنگ روانی که امروزه هم علیه بعضی از کشورها استفاده میشه,یعنی تبلیغات آشکار و عملیات‌ مخفی.با تمام مخالفت‌ها و فراز و نشیب‌هایی که نظریه‌ی بازدارندگی یا همان کانتری منت داشت سرانجام تبدیل به اصل اساسی سیاست خارجی آمریکا در زمان جنگ سرد تبدیل شد و تا فروپاشی دیوار برلین ادامه پیدا کرد.

Radio51_Admin وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *